این صبح، وقتی که مشغول نماز آنجلس بودم، پروردگار عیسی آمد. او گفت، «ای فرزندم والنتینا، وقتی با مردم صحبت میکنی به آنها بگو کلام مقدس من را گوش کنند و قبل از اینکه دنیا را زیر و رو کنم توبه کنند.»
سپس، پروردگار عیسی صدایش را با خشم بلند کرد و در حالی که دستش را بالا برده بود و انگشت اشارهاش به سمت جلو نشانه رفته بود گفت، «من واقعاً جدی هستم! و به آنها بگو بس کنند از آزار رساندن به من.»
وقتی این کلمات را میگفت، شروع کردم به لرزیدن و ترس برای دنیا. ناگهان، با چشمهای روحانیام توانستم ببینم که دنیا دارد زیر و رو میشود. او نمیخواهد ما به چیزهای مادی وابسته باشیم.
پروردگار عیسی جدی بود و خیلی ناراحت بود از اینکه مجبور باشد از مردم بخواهد از اعمال شیطانی و گناهانشان برگردند.