در این شب، دوست نزدیکش دیدار خانواده مقدس را دریافت کرد. قدیس یوسف با یک روبه قهوهای و تونیک خاکستری-آبی بود که کودک عیسی را در آغوش داشت که با تونیک آبی روشن پوشیده شده بود. مریم معصومه نیز با روساری سفید و لباس آبی-خاکی ظاهر شد.
مریم معصومه اولین کسی بود که سخن گفت:
مريم معصومه: پسر عزیزم، در این شب خداوند، پروردگار ما، به من اجازه میدهد تا صلح خود را بر همه مردان جهان بخشد. همچنین تمامی خانوادهها را مبارک میگویم و از آنها خواستهام که آرامش را در خانههایشان تجربه کنند و اتحاد نزدیک با خدای داشته باشند. اگر خانوادهها بخواهند بارکت خداوند و صلح او را دریافت نمایند، باید در نعمت الهی زندگی کنند، زیرا گناه مانند یک سرطان تاریک در زندگی خانوادهای است که متحد به خدا نیست. خداوند میخواهد هر خانواده در این آخرالزمان از حفاظت خانواده مقدس درخواست کند، چرا که من، پسرم عیسی و همسر پاکیزهٔ خود یوسف آرزو داریم تا همه خانوادهها را از فریبهای شیطان محافظت کنیم. زندگی کنید بر اساس خواستهام و پیامی که خداوند به شما اجازه میدهد امروز آن را برایتان آشکار سازد. تمامی شمایان را مبارک میگویم: در نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین. خیلی زود دیدار خواهیم کرد. حالا گوش کنید به همسر پاکیزهٔ خود یوسف.
قدیس جوزف: پسر عزیزم، در این شب دل من آرزو دارد که بسیاری از نعمتها را بر همه مردان ریخته شود، چرا که میخواهم تمام گناهکاران تبدیل شوند تا نجات یابند. هیچکس نباید ترسید به نزد این قلبم بیایند، چون آرزوی پذیرش و حفاظت آنان است.
بسیاری از آنها که در نتیجه گناههای سنگین خود دور خداوند هستند. بسیاری از فرزندان من مانند این هستند زیرا اجازه دادهاند تا به دامهای شیطان، دشمن نجات، افتند، کسی که میخواهد همه این فرزندانم را به ناامیدی بکشاند و آنها را فکر کند که هیچ راه حل یا بازگشتی نیست چون با ناامید شدن و اعتماد نکردن به رحمت الهی، سرنشین آسان برای شیطان خواهند شد. اما من، پسر عزیزم، تمام گناهکاران حتی آنهایی که گناههای ترسناکتر را مرتکب شدهاند، میگویم تا در عشق و بخشش خداوند اعتماد کنند و همچنین به من و مداخلهام اعتماد داشته باشند. همه کسانی که با اطمینان به من رجوع میکنند، از کمکم برای بازگرداندن نعمت و رحمت خداوند مطمئن باشید. ببین پسرم که پدر آسمانی فرزند خود عیسی مسیح را و روحالقدس، همسر پاکیزهٔ خود را به مراقبت من سپرده است. دل من آرامش و شادی زیادی احساس کرد تا عیسی و مریم در کنار من زندگی کنند.
دلمای ما سهگانه یکدیگر را دوست داشتند. آنها عشق تریتیاری داشتند، اما یک عشق بود که در عمل واحدی به پدر ابدی تقدیم شدهبود. دلهایمان در محبت پاکترین با هم ادغام شد و تبدیل به یک قلب شدند که در سه شخص زندگی میکرد که حقیقتاً یکدیگر را دوست داشتند. ولی ببین، پسرم، چقدر دلم از آنگشتگی رنجیده بود وقتی دیدم فرزندم عیسی کوچک، هنوز تحت خطر مرگ بهسبب هرود بود که توسط روح شرور تصرف شدهبود و همه کودکان بیگناه را کشت. دل من در این خطر بزرگ که فرزندم عیسی تجربه کرد، بسیار آزاردهنده و رنجآور شد اما پدر آسمانی ما آن زمان از ما دور نشد زیرا فرستاده فرشتهای بهمن راهنمایی کرد چه باید کنم و چگونه رفتار کنم در این لحظات دشوار و آزاردهنده. پس پسرم، همه گناهکاران را بگوید که در خطرهای بزرگ زندگی و در خطرهایی که باعث نابودی روح خود میشود ناهیده شوند.
به تمام کسانی که به دل پاک و بیعیبی من اعتماد دارند و آنرا با ایمان احترام میگذارند، وعده میدهم تا از سویم در بزرگترین رنجهای روانیشان و خطر نابودی آرامش یابند وقتی که ناگهان بر اثر گناههایشان عظیم، نعمت الهی را از دست بدهند. به این گناهکارانی که پناهگاه من هستند وعده میدهم نعمتهای دلم برای هدف اصلاح، توبه و تنبیه واقعی برای گناهانشان.
اکنون همه گناهکاران را بگوید از شیطان بترسیدند و بهسبب جرمهایشان ناهیده شوند بلکه بیایند و خودرا در بازوهایم اندازند و به دل من چسباند تا تمام نعمتهای برای نجات ابدیشان دریافت کنند. اکنون بر کل جهان مبارکداد میکنم: با نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین. خیلی زود دیدار کنیم!